دستيابى به آنها را مشخص مى‏كنند. آگاهى از اجراى دقيق برنامه‏ها و اطمينان به حركت‏سازمان در راستاى دستيابى به هدفهاى اصلى سازمان تنها در صورتى امكانپذير خواهد بود كه نظامى دقيق و جامع براى نظارت و كنترل وجود داشته باشد. هر سازمانى داراى منابع و امكاناتى است كه براى رسيدن به اهداف سازمان بايد از آنها به صورت مطلوب‏و بهينه‏بهره‏بردارى‏كند و اين‏امر جز در سايه‏وجود نظارت‏و كنترل‏امكانپذير نيست.

، داراى بخشها و انواع ذيل است:

1 - نظارت خداوند متعال (نظارت الهى);

2 - نظارت فرد بر اعمال خود (خود كنترلى);

3 - نظارت عمومى (نظارت همگانى);

4 - نظارت سازمانى:

الف: نظارت آشكار و رسمى به صورت مستقيم يا غيرمستقيم.

ب: نظارت مخفى و پنهانى.

نوع اول: نظارت الهى

يكى از سنتهاى ثابت الهى، نظارت كامل، دقيق و مداوم بر اعمال و رفتار و نيات انسانها و بازرسى و ارزيابى آنهاست. خداوند متعال در اين دنيا، دقيقا بر تمام اعمال، گفتار و نيات انسانها نظارت دارد و بر مبناى همين نظارت دقيق و كامل است كه در روز قيامت، همه كارهاى انسان را مورد ارزيابى و سنجش قرار مى‏دهد و پاداش و كيفر مناسب را براى هر يك از آنها تعيين مى‏كند.

 

همه كارها و حركات انسان تحت نظر خدا بوده و خداوند متعال همواره و در همه حال ناظر و شاهد بر اعمال، رفتار و نيات انسان است خداوند متعال، پيامبران و امامان،(3) فرشتگان،(4) اعضاى بدن انسان(5) و زمين(6) نيز به عنوان ناظر و شاهد اعمال انسانها معرفى شده‏اند.

نوع دوم: خود كنترلى

يكى ديگر از انواع نظارت و كنترلى كه از منابع دينى مى‏توان استخراج كرد، نظارت درونى يا به اصطلاح، «خود كنترلى‏» است. در اين نوع از كنترل و نظارت كه بر جنبه درونى كنترل تاكيد دارد، افراد و كاركنان سازمان بر عملكرد خود نظارت مى‏كنند و آن را كنترل مى‏نمايند. خودكنترلى زمانى تحقق مى‏يابد كه افراد در درون خود داراى نيرويى ناظر بر كارهاى خود باشند و مراقبت كنند كه كارها و وظايف خود را به درستى و صادقانه و عارى از هرگونه عيب و نقص انجام دهند. شايد بتوان گفت كه در مقايسه با نظارت بيرونى، خود كنترلى بهترين و كارآمدترين مكانيزم براى كنترل عملكرد افراد است و اگر اين مكانيزم در سازمان ايجاد و تقويت گردد، كاركردى به مراتب بهتر و مؤثرتر از نظارت و كنترلهاى بيرونى خواهد داشت; زيرا نظارت و كنترلى كه از بيرون بر افراد و عملكرد آنها اعمال مى‏شود در صورتى جامع و دقيق خواهد بود كه اين افراد از درون نيز بر خود نظارت كنند و در غير اين صورت، مواردى كه از ديد ناظران مخفى مانده و در حيطه نظارت بيرونى از آن غفلت‏شده باشد، هيچ‏گاه مورد نظارت و ارزيابى قرار نمى‏گيرد و انحرافات احتمالى آن اصلاح نخواهد شد.

 

در عصر حاضر جوامع مختلف مى‏كوشند تا از طرق گوناگون، خود كنترلى را در سازمانهاى خود تحقق بخشند. برخى از اين جوامع بر بيدار كردن وجدان فردى اهتمام مى‏ورزند و برخى ديگر مى‏كوشند تا از طريق تقويت احساس مليت‏خواهى، افراد را خود كنترل سازند، اما تمامى اين روشها به علت نارساييها و محدوديتها، تاكنون موفقيت تامى نداشته‏اند.(9)

وجدان كارى به دليل تعاريف و برداشتهاى گوناگونى كه از آن مى‏شود، نمى‏تواند پايه محكم و استوارى براى خود كنترلى باشد. اين به معناى ناديده گرفتن اهميت وجدان كارى و تاثيرات شگرف آن در سازمان نيست، زيرا اگر كاركنان سازمان داراى وجدان كارى باشند، نهايت تلاش خود را در عرصه كار و فعاليت‏به كار مى‏گيرند و از خيانت و كم‏كارى و هدر دادن منابع و امكانات پرهيز مى‏كنند، ولى نبايد از اين نكته غفلت نمود كه وجدان همه انسانها به يك صورت نيست و ممكن است وجدان افراد در بعضى از موارد، متفاوت يا حتى متعارض باشد. از اين‏رو صرف وجود وجدان براى ايجاد خود كنترلى كافى نيست، همانگونه كه طرد آن نيز به كلى منطقى نيست. اما نقش احساس ميهن‏دوستى به مراتب ضعيفتر از وجدان كارى است و اين احساس، نقش چندان تعيين‏كننده‏اى در ايجاد خود كنترلى در افراد ندارد.

بنابراين، بايد عامل و انگيزه قويترى براى ايجاد خود كنترلى وجود داشته باشد و آن چيزى جز ايمان و اعتقادات دينى نيست. به طور كلى ارزشهاى حاكم بر انسان به ويژه اعتقادات و باورهاى دينى، نقش تعيين‏كننده‏اى در اعمال و رفتار او دارند. يكى از صاحبنظران و نويسندگان معروف مديريت اين مطلب را اين گونه بيان مى‏كند كه: «معمولا ارزشها بر نگرشها و رفتار اثر مى‏گذارند».(10) يعنى ارزشهاى هر فرد تشكيل‏دهنده نگرشهاى او و پايه و اساس اعمال او هستند.

يكى از ارزشهايى كه نقش مؤثرى در خود كنترلى افراد دارد، اعتقاد به قيامت است. اعتقاد به معاد و باور به اينكه همه اعمال ريز و درشت انسان روزى مورد حسابرسى دقيق و عادلانه‏اى قرار خواهد گرفت، پشتوانه نيرومندى براى واداشتن انسان به نظارت بر عملكرد خويشتن است. كسى كه به معاد و رستاخيز عظيم ايمان دارد و معتقد است كه تمام اعمال او در روز قيامت مورد محاسبه قرار خواهد گرفت، در اين دنيا اعمال و رفتار خود را با دقت‏بيشترى انجام مى‏دهد و از كم‏كارى‏ها و خيانتها و سهل‏انگاريها در كار، پرهيز خواهد كرد. چنين شخصى چون همواره خود را در محضر خداى متعال مى‏يابد و خدا و فرشتگان را ناظر بر اعمال خويش مى‏داند، تلاش خواهد كرد كارهاى خود را به بهترين وجه ممكن انجام دهد تا به معصيت الهى آلوده نشود و مشمول مجازات و عذاب نگردد

اگر اين اعتقاد در جامعه، به ويژه در سازمانها، ايجاد و تقويت‏شود و همگان بدان پايبند باشند، نياز به نظارت بيرونى و كنترلهايى كه هزينه‏هاى هنگفتى نيز براى سازمان دارد، كمتر مى‏شود و نتيجه به دست آمده نيز بسى بهتر و افزونتر خواهد شد، چرا كه اولا همه سعى مى‏كنند كارهاى خود را به نحو احسن و بدون عيب و نقص انجام دهند و ثانيا چون افراد همواره عملكرد خود را كنترل مى‏كنند، در صورت وجود هر گونه عيب و نقصى در عملكردشان به سرعت درصدد رفع آن خواهند بود.

نوع سوم: نظارت همگانى

در سيستم نظارتى اسلام، مسئله كنترل بر سازمان و عملكرد كاركنان آن، تنها در چارچوب وظايف و اختيارات مديران و مسئولان سازمانها خلاصه نمى‏شود، بلكه كليه اعضاى سازمان موظفند بر اساس يك وظيفه شرعى بر عملكرد ديگر اعضاى سازمان حتى عملكرد مديران و مسئولان آن نظارت داشته باشند. اين كنترل و نظارت همگانى از اهميت و جايگاه ويژه‏اى برخوردار است و در آموزه‏هاى دينى تاكيد فراوانى بر آن شده است. نظارت همگانى (امر به معروف و نهى از منكر) در سازمان نيز به عنوان يك جامعه كوچك، صادق و جارى است و در صورت وجود كنترل عمومى و نظارت همگانى در آن و احساس مسئوليت همه اعضاى سازمان نسبت‏به عملكرد يكديگر، نقاط قوت و ضعف سازمان و كاركنان آن روشن مى‏شود و سازمان مى‏تواند براى جبران ضعفها و از بين بردن نارساييهاى خود برنامه‏ريزى كند.

نظارت عمومى در سازمان به دو شكل و در دو زمينه مى‏تواند مطرح باشد: نظارت همگانى اعضا و كاركنان سازمان بر عملكرد يكديگر، و نظارت همگانى كاركنان بر عملكرد مسئولان و مديران.

1 - نظارت كاركنان سازمان بر عملكرد يكديگر; در اين نوع از نظارت همگانى، همه اعضاى سازمان بر عملكرد يكديگر نظارت كرده و در صورت مشاهده هر گونه كوتاهى، كم‏كارى و انحراف از اهداف سازمان و برنامه‏هاى آن به يكديگر تذكر مى‏دهند. اين وظيفه آنگاه جامعه عمل خواهد پوشيد كه زمينه‏ها و شرايط لازم براى اجراى آن ايجاد شده باشد. يكى از شرايط اصلى تحقق اين امر در سازمان، آن است كه اعضا نسبت‏به سازمان و عملكرد يكديگر احساس مسئوليت كنند و براى تصحيح عملكرد يكديگر و بالا بردن كارآيى و اثربخشى سازمان تلاش نمايند.

2 - نظارت كاركنان بر عملكرد مديران و مسئولان سازمان; همانطور كه رابطه اعضاى سازمان با يكديگر بر احساس مسئوليت در قبال يكديگر و نظارت بر عملكرد همديگر مبتنى بود، رابطه اعضا با مديران و مسئولان نيز بايد بر اين پايه استوار باشد، يعنى همه اعضاى سازمان بايد در برابر عملكرد مديران و مسئولان سازمان احساس مسئوليت كنند و خود را موظف بدانند كه بر عملكرد مديران سازمان نظارت كنند و در صورت مشاهده هر گونه خلاف يا انحراف از اهداف سازمان، به آنها تذكر دهند. البته اين مسئله بايد همواره از روى خيرخواهى بوده و حالت انتقاد سازنده داشته باشد، مسئله‏اى كه در آموزه‏هاى دينى از آن به «النصيحة لائمة المسلمين‏» تعبير شده است.

نوع چهارم: نظارت سازمانى

در يك تقسيم‏بندى كلى، مى‏توان نظارت و كنترل سازمانى را به دو نوع تقسيم كرد: نظارت آشكار و علنى، نظارت مخفى و پنهانى.

1. نظارت علنى و آشكار:

منظور از نظارت علنى و آشكار آن است كه عمليات نظارت و كنترل بر عملكرد كاركنان سازمان يا اجراى برنامه‏هاى آن به صورت آشكار صورت گيرد و افراد و كاركنانى كه عملكرد يا برنامه در دست اجراى آنها كنترل مى‏شود، از انجام آن آگاه و مطلع باشند.

اين نوع نظارت را مى‏توان به دو روش مختلف انجام داد: الف: نظارت به وسيله شخص مدير انجام شود كه مى‏توانيم آن را كنترل مستقيم و بدون واسطه بناميم. ب: نظارت به وسيله عوامل مختلف انجام شود و مدير خودش مستقيما وارد اين كار نشود، بلكه نتيجه كار آنها را بررسى نمايد. اين روش را نيز مى‏توانيم كنترل غيرمستقيم بناميم.

الف: نظارت و كنترل مستقيم: نظارت مستقيم آن است كه مدير سازمان بدون واسطه و به صورت مستقيم بر كار تمامى واحدها و عملكرد همه كاركنان سازمان نظارت كند و برنامه‏هاى در حال اجرا را كنترل نمايد و شخصا همه مراحل فرايند نظارت و كنترل را بپيمايد.

 

نظارت مستقيم و بدون واسطه مدير، به ويژه مديران عالى سازمان، بر واحدهاى مختلف آثار مثبت و فوايد و مزاياى فراوانى به دنبال دارد، به ويژه آنگاه كه بازديد مدير از بخشها و قسمتهاى مختلف سازمان و نظارت و كنترل وى بر عملكرد كاركنان، به صورت غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلى صورت بگيرد. اين كار باعث مى‏شود كه كاركنان با توجه و دقت‏بيشترى به كار و عاليت‏بپردازند و از كم‏كارى و كاستن از كيفيت كارها بپرهيزند، چرا كه اگر نظارت و بازديد مدير به ويژه بازديدهاى غيرمنتظره او به صورت يك سنت درآمده باشد، كاركنان سازمان همواره اين احتمال را خواهند داد كه مديرشان بدون اطلاع قبلى از واحد و قسمت آنها بازديد كند و بر عملكرد كاركنان آن بخش نظارت نمايد و درنتيجه، آنان با جديت‏بيشتر كار خواهند كرد و بهره‏ورى سازمان تا حد زيادى افزايش خواهد يافت. از طرف ديگر بازديد مديران و مسئولان از بخشهاى مختلف سازمان كه كاركنان احساس كنند مديران و مسئولان به آنها توجه دارند و همين امر، دلگرمى آنان به سازمان و رضايت‏شغلى‏شان را افزايش خواهد داد.

البته على‏رغم اهميت و فوايد فراوانى كه بازديد شخص مدير از سازمان و نظارت و كنترل مستقيم وى بر عملكرد كاركنان و اجراى برنامه‏ها در سازمان دارد، بايد توجه داشت كه به خاطر گستردگى و وسعت‏سازمانها و تنوع كارها و مشاغل در آنها، مديران و مسئولان سازمانها هرگز قادر به انجام اين شيوه از نظارت به صورت كامل و جامع نخواهند بود و چه بسا اگر مدير بخواهد همواره و در همه بخشهاى سازمان با استفاده از اين روش حتى در جزئى‏ترين مسائل تشكيلاتى شخصا نظارت كند، از كارهاى اصلى و اساسى خود غافل خواهد ماند. بنابراين مديران در مسئله نظارت و كنترل نيز همانند ديگر مسائل و كارهاى مديريتى، بايد از اصل «رعايت اهم و مهم‏» پيروى كنند، چرا كه وقت و فرصتى كه مدير در اختيار دارد، محدود است و در صورتى كه بخواهد بر تمام بخشهاى سازمان و عملكرد همه كاركنان آن به تنهايى نظارت داشته باشد، فرصتى براى رسيدگى به كارهاى ديگر كه چه بسا برخى از آنها مهمتر هستند، پيدا نخواهد كرد.

ب) نظارت و كنترل غيرمستقيم: نظارت و كنترل غيرمستقيم آن است كه مدير سازمان، وظيفه كنترل و نظارت را از طريق عوامل و ابزارهاى مختلف انجام مى‏دهد. در اين روش براى اجراى عمليات نظارت، مدير سازمان افرادى را انتخاب مى‏كند يا واحد مخصوصى را مامور مى‏كند تا بر بخشهاى مختلف سازمان و برنامه‏هاى در حال اجرا و نيز بر عملكرد كاركنان قسمتهاى مختلف نظارت و كنترل داشته باشند و نتيجه كنترل و نظارت خود را در اختيار مدير قرار دهند. اين شيوه نظارت براى سازمانهاى امروزى كارآمدتر و اثربخش‏تر است.

سيره و روش مديريتى امير مؤمنان على(ع) اين گونه بود كه علاوه بر اينكه در برخى از موارد شخصا وظيفه نظارت و كنترل را بر عهده مى‏گرفتند، در مواردى نيز اين كار را به افراد ديگرى كه به آنها اعتماد و اطمينان داشتند، واگذار مى‏كردند. يكى از نمونه‏هاى اين كار، مامور كردن مالك بن كعب براى اين كار مهم است. آن حضرت به مالك بن كعب كه يكى از فرمانداران ايشان در منطقه «عين التمر» بود، نامه‏اى نوشت و به او دستور داد تا به عراق برود و بر عملكرد كارگزاران امام(ع) در آن منطقه نظارت كند و نتيجه كار خود را به اطلاع ايشان برساند

2. كنترل و نظارت مخفى و پنهانى

آنچه وجود نظارت مخفى و سرى را در سازمان ضرورى مى‏كند و اهميت آن را نمايان مى‏سازد، آن است كه اگر نظارت بر عملكرد كاركنان همواره به صورت آشكار و علنى انجام شود، از دقت و صحت لازم برخوردار نخواهد بود زيرا هنگامى كه كنترل به صورت علنى و رسمى انجام مى‏شود، كسانى كه قرار است عملكرد آنها مورد بررسى قرار گيرد، ممكن است تظاهر كنند و با ظاهرسازى بخواهند ناظر و بازرس را فريب دهند. كم نيستند افرادى كه كار مفيدى براى سازمان انجام نمى‏دهند و عملكرد مطلوبى ندارند، ولى همواره سعى مى‏كنند با ظاهرسازى و تظاهر، خود را فردى با عملكرد خوب نشان دهند و وانمود كنند كه كارهاى مفيد زيادى براى سازمان انجام داده‏